معنی فیلمی از بنت میلر

حل جدول

فیلمی از بنت میلر

کاپوتی


بنت میلر برای «فاکس کچر»

برنده بهترین کارگردان جشنواره فیلم کن 2014


بنت

دختر عرب

لغت نامه دهخدا

بنت

بنت. [ب ِ] (ع اِ) دختر. (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات) (ترجمان القرآن) (آنندراج). دختر. و مؤنث ابن نیست بلکه صیغه ٔ جداگانه ای است و در وقت نسبت، بنتی و بنوی گویند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (کشاف اصطلاحات الفنون). اِبْنه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ج، بنات. (مهذب الاسماء): پوراندخت بنت کسری زنی سخت عاقل و عادل و نیکوسیرت بود. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 110).


بنت فکر

بنت فکر. [ب ِ ت ُ ف ِ] (ع اِ مرکب) رجوع به بنت الفکر شود.


بنت المخاض

بنت المخاض. [ب ِ تُل ْ م َ] (ع اِ مرکب) رجوع به بنت مخاض شود.


بنت عمیس

بنت عمیس. [ب ِ ت ُ ع ُم َ] (اِخ) رجوع به اسماء بنت عمیس الخثعمیه شود.


بنت شفاه

بنت شفاه. [ب ِ ت ُ ش ِ] (ع اِ مرکب) سخن. (انجمن آرای ناصری). رجوع به بنت الشفه شود.


بنت اللبون

بنت اللبون. [ب ِ تُل ْ ل َ] (ع اِ مرکب) رجوع به بنت لبون شود.

فرهنگ معین

بنت

(بِ) [ع.] (اِ.) دختر. ج. بنات.

فرهنگ عمید

بنت

دختر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بنت

دخت، دختر، صبیه،
(متضاد) ابن

عربی به فارسی

بنت

دختر , دختربچه , دوشیزه , کلفت , معشوقه

فرهنگ فارسی هوشیار

بنت

دختر

فرهنگ فارسی آزاد

بنت

بِنت، دختر (جمع: بَنات)، (این کلمه مؤنث اِبن نمی‌باشد)،

معادل ابجد

فیلمی از بنت میلر

910

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری