معنی فیلمی از جهانگیر جهانگیری

بی همتا، کنسرت روی آب، افراطی ها، غریبه ای در شهر، چشمک، ملودی، یاغی، مجازات، بدل، رابطه پنهانی، تبعیدی ها، رانده شده، طغیان، مزدوران، عصیانگران

افراطی ها

بی‌همتا

بی‌همتا

افراطی‌ها

مزدوران

بی همتا

چشمک

ملودی

(صفت) گیرنده عالم مسخر جهان. توضیح صفت پادشاه فاتح آید. یا شهرت جهانگیر. شهرتی که بهمه اقطار جهان رسد.

پسرانه، فاتح جهان، فتح کننده جهان

(~.) (ص فا.) گیرنده جهان.

عالمگیر، فاتح، کشورستان، همگانی،
(متضاد) جهاندار

Universal

ده جهانگیر. [دِه ْ ج َ] (اِخ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل. واقع در 14هزارگزی خاور بنجار. سکنه ٔ آن 134 تن. آب آن از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

766