معنی فیلمی از ران شلتون با بازی کرت راسل

حل جدول

فیلمی از ران شلتون با بازی کرت راسل

آبی تیره


فیلمی از ران شلتون

آبی تیره


فیلمی با بازی کرت راسل

آبی تیره

آبی تیره، آسمان وانیلی، ضدمرگ

آبی تیره، آسمان وانیلی، ضد مرگ

لغت نامه دهخدا

کرت

کرت. [ک َ] (اِخ) آل کرت. رجوع به آل کرت و حبیب السیر چ تهران صص 84-116 شود.

کرت. [ک َرْ رَ] (ع اِ) کره. دفعه. مرتبه. (ناظم الاطباء). نوبت. بار. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف). راه. ره. پی. دست. هنگام. وهله. وعده. گه. گاه. مَرَّه. کِش یا کَش. سفر. ج، کَرّات. (یادداشت مؤلف): در این راه چند کرت گفت دریغ آل برمک سخن یحیی مرا امروز یاد می آید. (تاریخ بیهقی). اگر این کرت بر فعلی سمیج و معاملتی خارج واقف شوم خود را از شین صحبت و عار الفت او خلاص دهم. (سندبادنامه صص 93-94).
باز او پرسد که خنده بر چه بود
پس دوم کرت بخندد چون شنود.
مولوی.
شیخ روزی چار کرت چون فقیر
بهر کدیه رفت در قصر امیر.
مولوی.
در آن اثنا حضرت خواجه سه کرت فرمودند توبه. (انیس الطالبین ص 35). تا آن جماعت سه کرت این سخن را تکرار کردند. (تاریخ قم ص 214). مهتر گبران گفت: اگر این کرت مسجد را خراب کنم خوف آن باشد که مسلمانان اتفاق کنند و شکستی به من رسد. (فردوس المرشدیه از فرهنگ فارسی معین).

کرت. [ک َ] (اِ) فصل. (یادداشت مؤلف). رجوع به کرد شود.

کرت. [ک َ] (اِ) تره. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به تره شود.

کرت. [ک َ] (اِ) قطعه ای از زمین زراعت کرده و سبزی کاشته که کَرد نیز گویند. (ناظم الاطباء). کرد. کرذ. هر یک از بخشهای تقریباً مساوی مزرعه یا باغچه. (فرهنگ فارسی معین): میان محوطه گرد آن [دخمه] به شکل کرت بندیهای مستطیل سنگفرش شده بود... رزبانو... یکی از این کرتها را اشغال کرده بود. (سایه روشن تألیف صادق هدایت از فرهنگ فارسی معین).

کرت. [کْرِ / ک ِ رِ] (اِ) درختی است گرمسیری که سه گونه ٔ وحشی آن در کرانه های جنوب ایران می روید. چوب کرت در آغاز قرمز روشن است و سپس تیره می شود، خوب تراش برمی دارد و در هنرهای زیبا بمصرف می رسد. صمغ معروف عربی را از آن می گیرند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 صص 202- 203). قرظ. سَلَم. خرنوب مصری. سنط. بَبله. نَب نَب. بابل. (یادداشت مؤلف).

کرت. [ک َ] (اِ) نام میوه ٔ خاری است که آن را به عربی شوکه قبطیه گویند و آن میوه ای است شبیه به خرنوب شامی. معرب آن قرط باشد. (برهان) (آنندراج). بار و ثمر یک نوع خاری که به تازی قرط گویند. (ناظم الاطباء). کیکر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کیکر و قرط شود.


راسل

راسل. [س ِ] (اِخ) پادشاه ناحیه ٔ سند در هندوستان: چون روزگار آیند سپری شد پسرش راسل پادشاه گشت. (مجمل التواریخ و القصص ص 120).

راسل. [س ِ] (اِخ) لورد برتراند ارتور ویلیام. در سال 1872 م. در یکی از خانواده های اشرافی انگلستان بدنیا آمد. نام پدرش «ویسگنت آمبرلی » و نام مادرش «کاترین » بود که در سه سالگی هر دو را از دست داد و مادربزرگش بتربیت وی پرداخت. او بوسیله ٔ مربیان خصوصی تربیت شد و در زبانهای آلمانی و فرانسه مهارت یافت و پس از اینکه در فلسفه و ریاضیات اول شد بعضویت کالج ترینتی درآمد. راسل در سال 1903م. کتاب مهم «اصول ریاضیات » را نوشت. در سال 1910م. بمدرسی کالج سابق خود برگزیده شد. در سال 1918م. بسبب مقاله ٔ صلحجویانه ای که نوشته بود بشش ماه حبس محکوم شدو کتاب عالی «مقدمه ٔ فلسفه ٔ ریاضی » را در زندان نوشت. آثار مهم دیگر او عبارت است از: تحلیل خاطر (چ 1920)، عمل و نظر بلشویسم (1920)، کلیات فلسفه (1929)، عرفان و منطق (1929)، زناشویی و اخلاق (1929)، فتح سعادت (1930)، طرز تفکر علمی (1931)، تربیت و نظم اجتماعی (1932)، آزادی و سازمان (1934)، کدام راه بصلح ؟ (1936)، قدرت یا تحلیل جدید اجتماعی (1938)، تحقیق در معنای حقیقت (1940)، تاریخ فلسفه ٔ مغرب (1946)، دانش بشری (1948)، جهانی که من میشناسم، رام کردن قدرت، مفهوم نسبیت اینشتین و... که چندین جلد از آنها از جمله 4 جلد اخیرالذکر و تاریخ فلسفه ٔ مغرب به فارسی ترجمه شده است. او سه بار ازدواج کرده که دو زن اولی را طلاق داده است. راسل در سال 1931 لقب ارل یافت که یکی از عناوین اشرافی انگلستان است ولی او هیچگاه به این القاب افتخار نکرده است وی به اخذ جایزه ٔ نوبل نیز موفق گردیده است. راسل که هم اکنون (1963م.) 91 سال از عمرش میگذرد از لحاظ علمی و اجتماعی و تربیتی از درخشانترین چهره های عالم بشریت است و در انگلستان رهبری جمعیت معروف مخالفان جنگ اتمی را دارد. نامه های تاریخی وی به رهبران شرق و غرب در بحران کوبادر سال 1962 معروف است. (از مقدمه ٔ جهانی که من میشناسم و تاریخ فلسفه ٔ مغرب). وی در 1970 م. درگذشت.


ران

ران. [نِن ْ] (ع ص) اعلال شده ٔ رانی: رجل ران، مرد پیوسته نگرنده بسوی چیزی. (منتهی الارب).

معادل ابجد

فیلمی از ران شلتون با بازی کرت راسل

2149

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری