معنی فیلمی از محمد حسین فرح بخش

حل جدول

محمد حسین فرح بخش

کارگردان فیلم خصوصی


فیلمی از محمد حسین فرح بخش

مستانه


فرح بخش

شادی بخش

آنچه آدمی را شادی بخشد، شادی بخش


فیلمی از محمدحسن فرح بخش

مستانه

لغت نامه دهخدا

فرح بخش

فرح بخش. [ف َ رَ ب َ] (نف مرکب) فرح انگیز. شادی بخش. رجوع به ترکیبات فرح شود.

فرح بخش. [ف َ رَ ب َ] (اِخ) نام باغی است اندرون قلعه ٔ شهرپناه دارالخلافت شاه جهان آباد. (آنندراج).


فرح

فرح. [ف َ رَ] (ع مص) شادمانی نمودن و فیریدن. (منتهی الارب). گشاده شدن دل به لذت عاجل. (از اقرب الموارد). شاد شدن. (ترجمان القرآن جرجانی). شاد شدن و دنه گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). || (اِمص) فیریدگی. (منتهی الارب). سرور. (اقرب الموارد). لذت حاصل در قلب از رسیدن به آنچه مورد تمایل بوده است. (تعریفات جرجانی). شادی. یکی از اعراض سته ٔ نفسانیه. (یادداشت به خطمؤلف). عشرت و طرب و شوخی. (ناظم الاطباء): مردی در حد بلوغ بر سر گنجی افتد که پدر از جهت او نهاده باشد، فرحی بدو راه یابد. (کلیله و دمنه).
یک فرح را هزار غم سپس است
که پس هر فرح غم است هزار.
خاقانی.
در فرح زانم که همچون غنچه من
این قدح سر در گریبان خورده ام.
عطار.
- فرح افزا، آنچه شادی را بیفزاید. (یادداشت به خط مؤلف). فرح افزای.
- فرح افزای، فرح افزا:
گر خون دل خوری فرح افزای میخوری
ور قصد جان کنی طرب انگیز میکنی.
سعدی.
- فرح انگیز، کسی یا چیزی که موجب شادی و سرور گردد.
- فرح بخش، آنچه خاطر آدمی را شادی بخشد:
این چه بویی است فرح بخش که تا صبح دمید
وین چه بادی است که از جانب صحرا برخاست.
سعدی.
عالم از ناله ٔ عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد.
حافظ.
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت.
حافظ.
- فرح فزای، فرح افزای.
- فرح ناک،آنچه با شادی همراه بود.
- فرح یافتن، شاد شدن:
بیفکندم و روی برتافتم
وز آن پاسبانی فرح یافتم.
سعدی.
|| (اِ) نزد اهل رمل نام شکلی است. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 2 ص 1105).

فرح. [ف َ رِ] (ع ص) شادان و فیرنده. (منتهی الارب). فارح. (اقرب الموارد). رجوع به فارح شود.


محمد حسین

محمد حسین. [م ُ ح َم ْ م َ ح ُ س َ] (اِخ) ابن خلف تبریزی، متخلص به برهان. از احوالات او به علت قلت منابع اطلاع جامعی در دست نیست، اما بنابرآنچه در مقدمه ٔ برهان قاطع مصرح است این کتاب را به نام سلطان عبداﷲقطب شاه پادشاه شیعی مذهب گلنکده مصدر کرده است و این سلطان ششمین پادشاه از سلسله ٔ سلاطین جنوب هندوستان است که بعد از سلاطین بهمنی از 918- 1083 هَ. ق. در یک قسمت از فلات دکن حکمرانی می کرده اند و سلطان عبداﷲ ممدوح و معاصر برهان تبریزی در سال 1023 هَ. ق. متولد شده و در سال 1036 هَ. ق. به تخت سلطنت نشسته است و در سال 1083 هَ. ق. وفات یافته است. (مقدمه ٔبرهان قاطع چ معین). و رجوع به برهان تبریزی شود.

نام های ایرانی

فرح بخش

دخترانه، فرح (عربی) + بخش (فارسی) شادی بخش

فرهنگ فارسی هوشیار

فرح بخش

شادی بخش

فرهنگ معین

فرح بخش

(~. بَ) [ع - فا.] (ص فا.) آن چه که شادی آورد، شادی بخش.

فرهنگ عمید

فرح بخش

فرح‌انگیز
(طب قدیم) = مفرّح

فرهنگ فارسی آزاد

فرح

فَرِح، مسرور، با فرح،

معادل ابجد

فیلمی از محمد حسین فرح بخش

1588

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری