معنی فیلمی از پتی مارشال

حل جدول

فیلمی از پتی مارشال

مرد رنسانس

مردتحول

مرد تحول


مارشال

سرلشکر فرنگی

سپهبد فرانسوی

سر لشکر فرنگی

فرهنگ فارسی هوشیار

پتی

(صفت) تهی خالی بی خورش ساده تنها: نان پتی، برهنه روت لخت عور: پاپتی، آشکار. یا دوغ پتی. دوغ بی کره و روغن و بسیار آب.


فیلد مارشال

فلد مارشال


مارشال

سپهبد، سردار

لغت نامه دهخدا

پتی

پتی. [پ َ] (ص) در تداول عامه، ساده. تنها. تهی. خالی. بی خورش. خشک. کفْت ْ: نان پتی، قفار. نان تهی. نان خالی. خبز کفت. (منتهی الارب). آب ِ پتی، آب ِ تهی. آب ِ خالی. آب ِ محض. دوغ پتی، دوغ بی کره و روغن و بسیار آب. || برهنه. عور. روت: پاپتی.
- قلیه پتی، جیروویر، جَغوربَغور. حسرهالملوک. و آن طعامی است فقرا را از روده ٔ خردکرده که با روغن و پیاز سرخ کنند و سرکه بر آن مزید کنند. و گاه از جگر خردکرده سازند.
|| آشکار.


لال پتی

لال پتی. [ل ِ پ َ] (ص مرکب) لال و پتی. که زبان ِ او گیرد. که بعض حروف از مخارج خود ادا کردن نتواند. و در تداول خانگی، که درزبان لکنتی دارد (کودک و غیره). رجوع به پتی شود.

فرهنگ عمید

مارشال

بالاترین مقام نظامی در ارتش بعضی از کشورها،

مترادف و متضاد زبان فارسی

مارشال

سپهبد، سردار

فرهنگ معین

مارشال

[فر.] (اِ.) سردار، سپهبد.


پتی

خالی، ساده، برهنه، لخت، آشکار. [خوانش: (پَ) (ص.) (عا.)]

معادل ابجد

فیلمی از پتی مارشال

1162

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری