معنی فیلمی از پرویز شیخ طاری
حل جدول
روزهای زندگی
پرویز شیخ طادی
کارگردان سریال سی امین روز
کارگردان فیلم روزهای زندگی
کارگردان فیلم شکارچی شنبه
فیلمی از پرویز شیخ طادی
سینه سرخ
سینه سرخ، شکارچی شنبه، روزهای زندگی، دایناسور، پشت پرده مه، دفتری از آسمان
پرویز
فیلمی از مجید برزگر
لغت نامه دهخدا
طاری ٔ. [رِءْ] (ع ص) آینده. || ناگاه درآینده. (منتهی الارب). ظاهر شونده بر کسی ناگاه. فرودآینده از جائی. (غیاث اللغات). ج، طُرّاء و طُرَاء. (منتهی الارب). || ناگاه روی داده. عارض و ظاهر شونده: و این آوازه در اطراف گیتی طاری و به اکناف جهان ساری گشت. (جهانگشای جوینی).
طاری. [] (ع اِ) درختی است هندی که چون او را زخم کنند آب بسیار از آن تراوش میکند. و از آن خمر و سرکه میسازند و مشهور بشراب طاری است و در افعال و خواص قریب است بشراب مویزی. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). اطواق است و آن خمری است که از آب درختی که به هندی طاری نامند بعمل می آورند و آن را هری گویند و درخت آن به افراط در عظیم آباد و بنگاله هست و در بعضی جاها کمتر است. (فهرست مخزن الادویه).
طاری شدن
طاری شدن. [ش ُ دَ] (مص مرکب) آمدن از جائی که ندانند. || آمدن از دور.
فرهنگ معین
آینده، ناگاه در آینده، ناگاه روی داده، عارض، گذرنده غیر - مقیم. [خوانش: [ع.] (اِفا.)]
فرهنگ عمید
ویژگی چیزی که به طور ناگهانی عارض شده است،
جاری،
(اسم، صفت) مسافر،
مترادف و متضاد زبان فارسی
آینده، عارض، عارضی،
(متضاد) ذاتی، گزنده، گذرا، غیرمقیم،
(متضاد) متوطن، روان، جاری، مسافر
فرهنگ فارسی هوشیار
آینده، نا گاه در آینده، نا گاه روی داده عارض، گذرنده غیر مقیم مقابل متوطن.
فارسی به عربی
یانصیب
معادل ابجد
1533