معنی فیلمی از کیانوش دالوند

رستم و سهراب

برادر فریدون

تنوره دیو، شاخ گاو، خانه پدری، بیدار شو آرزو

تنوره دیو، سفره ایرانی، بیدارشو آرزو، خانه پدری، بودن یا نبودن، خانه به خانه، دونیمه سیب، روز باشکوه، آن سوی آتش، شبح کژدم

آبادانی ها

تنوره دیو، سفره ایرانی، بیدار شو آرزو، خانه پدری، بودن یا نبودن، خانه به خانه، دو نیمه سیب، روز باشکوه، آن سوی آتش، شبح کژدم

دونیمه سیب

بودن یا نبودن

تنوره دیو

روز باشکوه

آبادانی‌ها

دالوند. [وَ] (اِخ) نام یکی از ایلات کرد ایران، از طوایف پیشکوه تیره ای از ایل بیرانوندند و ساکنین ناحیه ٔ دالوند شهرستان خرم آباد میباشند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 67) (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

دالوند. [وَ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای بخش زاغه شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال بخش واقع و محدود است از شمال به چقلوندی از جنوب به دهستان سگوند و از خاور به دهستان رازان و از باختر به دهستان ده پیر. موقعیت طبیعی: کوهستانی است و سردسیر و مالاریایی و آب آن از سرابهای دوکوپ زاغه، گاومیر، کلوم در، خرسد دولیسگان، بید گیجه، احمدی و رنگرزان شیرخان است. مرتفعترین کوههای دهستان عبارتند از: کوههای بلومان و لوچ که مراتع مرغوبی در سینه و دامنه ٔ آن وجود دارد. این دهستان از 30 آبادی تشکیل شده است و قراء مهم آن: دولیسگان. زاغه بالا. چقلوند رود میباشند ساکنین از طوایف دالوند سادات هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

کیانوش. (اِخ) یکی از دو برادر فریدون. (ناظم الاطباء):
یکی بود از ایشان کیانوش نام
دگر نام پرمایه ٔ شادکام.
فردوسی.

دخترانه و پسرانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر فریدون پادشاه پیشدادی

660