معنی فیلمی با بازی اتان هاوک

حل جدول

فیلمی با بازی اتان هاوک

قبل از غروب


جوئل و اتان کوئن

برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سال 2007 میلادی


فیلمی با بازی آنجلیناجولی

بازی با قلب


هم بازی

فیلمی با بازی خاطره حاتمی


آخر بازی

فیلمی با بازی هانیه توسلی


کارگردان فیلم سقوط بلک هاوک

ریدلی اسکات

لغت نامه دهخدا

اتان

اتان.[اَ / اِ] (ع اِ) خر ماده. ماچه خر. ماچه الاغ. ماده خر. (مهذب الأسماء). خرماچه. ماچه حماره. اُم ﱡحِلس. و شیر او مسلولان را بغایت نافع است. و اتانه بدین معنی کم آمده است. ج، اُتُن، آتُن، اُتن، مأتوناء. || سنگی بزرگ که در میان آب باشد. آبخور سر چاه. ایستادنگاه آبکش بر لب چاه. سنگ بزرگ سر چاه. || پایه ٔ هودج. نشست گاه هودج از پشت شتر.


اتان الضحل

اتان الضحل. [اَ نُض ْ ض َ] (ع اِ مرکب) سنگ گازران. (مهذب الأسماء). || سنگ بزرگ بر سر چاه که از چغزلاوه گرفتن پای بر آن لغزد. || سنگی بزرگ که پاره ای از آن درون چاه و پاره ای بیرون باشد. || تالاب.


کلاته اتان

کلاته اتان. [ک َ ت ِ اَ] (اِخ) دهی است از دهستان چناران حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


بازی بازی

بازی بازی. (اِ مرکب) به بی پروایی کاری کردن. (بهار عجم) (غیاث اللغات) (آنندراج): به بازی بازی فلان کار پیش رفت. (یادداشت مؤلف). || کم کم:
بنای طاقت من گر چه بود از بیستون افزون
به بازی بازی آخر پایمال نی سواران شد.
صائب (از آنندراج).

فرهنگ عمید

اتان

گازی فرّار، بی‌رنگ، بی‌بو، و قابل اشتعال که به عنوان سوخت و نیز در بعضی از یخچال‌ها به عنوان عامل سرمازا به کار می‌رود،

فرهنگ فارسی هوشیار

اتان

ماچه خر فرانسوی ابویه فرانسوی تالاب مرداب

واژه پیشنهادی

فیلمی سینمایی با بازی توران مهرزاد

فیلمی سینمایی با بازی توران مهرزاد


فیلمی سینمایی با بازی سعید آقاخانی

فیلمی سینمایی با بازی سعید آقاخانی


فیلمی سینمایی با بازی الناز شاکر دوست

فیلمی سینمایی با بازی الناز شاکر دوست

معادل ابجد

فیلمی با بازی اتان هاوک

677

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری