معنی فیلمی با بازی لیلا زارع
حل جدول
از بازیگران فیلم با دیگران
برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن در سال 93
فیلمی با بازی لیلا زارع
باغ آلوچه، پستچی سه بار در نمی زند، خانه روشن، سوپراستار، ما همه خوبیم، مجنون لیلی، همخانه
لیلا
فیلمی با بازی شقایق فراهانی
فیلمی با بازی لیلا حاتمی
کمال الملک، دلشدگان، لیلا، شیدا، میکس، آب و آتش، مربای شیرین، ایستگاه متروک، ارتفاع پست، سیمای زنی در دوردست، سالادفصل، حکم، شاعرزباله ها، هرشب تنهایی، شیرین، بی پولی، چهل سالگی، پرسه در مه، چیزهایی هست که نمی دانی، آسمان محبوب، سعادت آباد، جدایی نادر از سیمین، آشنایی با لیلا، پله آخر، نارنجی پوش، سر به مهر
کمال الملک، دلشدگان، لیلا، شیدا، میکس، آب و آتش، مربای شیرین، ایستگاه متروک، ارتفاع پست، سیمای زنی در دور دست، سالاد فصل، حکم، شاعر زباله ها، هر شب تنهایی، شیرین، بی پولی، چهل سالگی، پرسه در مه، چیزهایی هست که نمی دانی، آسمان محبوب، سعادت آباد، جدایی نادر از سیمین، آشنایی با لیلا، پله آخر، نارنجی پوش، سر به مهر
زارع
کدیور
لغت نامه دهخدا
زارع. [رِ] (اِخ) نام سگی است و بدین مناسبت سگان را اولاد زارع نامند. (از تاج العروس) (اقرب الموارد).
زارع. [رِ] (ع ص) نعت فاعلی از زرع.برزگر. (دهار). زراعت کننده. (آنندراج):
خود گرفتم به حکم صاحب شرع
زارع غاصب است مالک زرع.
دهخدا (دیوان ص 109).
زارع. [رِ] (اِخ) لقب ابوزرعه رازی، حافظ مشهور است. (از تاج العروس).
زارع. [رِ] (اِخ) احمدبن عبدالرحیم عراقی محدث است. (از تاج العروس).
زارع. [رِ] (اِخ) ابن عامر (یا ابن عمرو) عبدی مکنی به ابوالوازع از وافدین بر پیغمبر (ص) بوده است و ازوی درباره ٔ داستان اشج عبدالقیس روایتی کرده است. ام ابان بنت الوازع دختر پسر او از روات است و از او نقل حدیث کرده است. ازدی گوید این دختر تنها کسی است که از زارع روایت کرده است. (از تهذیب التهذیب عسقلانی). و صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: ابی الوازع، صحابی و از قبیله ٔ عبدقیس است. دختری از نوادگان او بنام ام ابان بنت وازع حدیثی درباره ٔ معرفت روایت کرده.
لیلا
لیلا. [ل َ] (اِخ) بنت مسروق و همسر امیرالمؤمنین علی علیه السلام که ابوبکر و عبداﷲ از بطن ویند. (مجمل التواریخ و القصص ص 455). رجوع به لیلی بنت مسعود شود.
فرهنگ واژههای فارسی سره
کشاورز
مترادف و متضاد زبان فارسی
برزگر، برزیگر، حارث، دهقان، زراعتپیشه، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر
معادل ابجد
542