معنی فیلمی با بازی پوپک گلدره
حل جدول
بازیگر سریال نرگس
فیلمی با بازی پوپک گلدره
آخر بازی، سیندرلا، موج مرده
پوپک
هدهد
آخر بازی ، سیندرلا ، موج مرده
فیلمی با بازی پوپک گلدره
پوپک ، ابوالربیع
هدهد
پوپک و مش ماشاالله
فیلمی از فرزاد موتمن
لغت نامه دهخدا
گلدره. [] (اِخ) دهی است جزء دهستان لواسان بخش افجه ٔ شهرستان تهران واقع در 19هزارگزی جنوب خاوری گلندوک و 3هزارگزی شمال راه شوسه ٔ دماوند. هوای آن سرد و دارای 282 تن سکنه است. آب آن از رودخانه ٔ لواسان و محصول آن غلات و بنشن است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
پوپک
پوپک. [پوپ َ] (اِ) مرغی است خوش خطوخال که کاکلی بر سر دارد. هُد هُد. ودر مفردات طب آمده است در دویم گرم و خشک، و مهراپخته ٔ آن با شبت جهت درد گرده و مثانه مجرب و زهره ٔ اوبرای بیاض چشم نافع است. بوبو. هدهد. (منتهی الارب).پوبش. (زمخشری) (لغت نامه ٔ اسدی). ابوالرّبیع. پُوپه َ. مرغ سلیمان. شانه سر. شانه سرَک. پُوپو. بودبود. و این نامها بیشتر حکایت صوت این مرغ است:
پوپک دیدم بحوالی سرخس
بانگک بربرده به ابر اندرا
چادرکی دیدم رنگین بر او
رنگ بسی گونه بر آن چادرا.
رودکی.
الا تا بازگویند از سلیمان
که با بلقیس وصلش داد پوپک.
هندوشاه.
|| دختر بکر. دوشیزه. (برهان). || پوپ خرد. کاکل خرد بعض طیور.
فرهنگ عمید
هدهد: پوپک دیدم به حوالی سرخس / بانگک بر برده به ابر اندرا (رودکی: ۴۹۱)،
نام های ایرانی
دخترانه، پرنده ای که تاجی از پر بر سر دارد، هدهد
فرهنگ پهلوی
پرنده شانه به سر، هد هد
فرهنگ معین
هدهد، شانه سر، دوشیزه. [خوانش: (پَ) (اِ.)]
مترادف و متضاد زبان فارسی
شانهبسر، هدهد، بکر، دوشیزه
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) هدهد شانه سر. ، دختر بکر دوشیزه.
واژه پیشنهادی
فیلمی سینمایی با بازی توران مهرزاد
معادل ابجد
482