معنی فیلمی به کارگردانی علی وزیریان
حل جدول
خدا نزدیک است
فیلمی از علی وزیریان
یک سطر واقعیت
فیلمی به کارگردانی علی توکل نیا
مدیوم
فیلمی به کارگردانی فلمینگ
دیک
لغت نامه دهخدا
کارگردانی. [گ َ] (حامص مرکب) عمل کارگردان. اداره. || صحنه آرایی.
علی
علی. [ع َ] (اِخ) ابن علی بن علی بن علی بن مطاوع عزیزی مصری ازهری شافعی. رجوع به علی عزیزی شود.
علی. [ع َ] (اِخ) ابن محمودبن علی آغا مصری (علی بهجت...). رجوع به علی بهجت شود.
علی. [ع َ] (اِخ) ابن رجب علی دیزجی (علی اکبر...). رجوع به علی اکبر دیزجی شود.
علی. [ع َ] (اِخ) ابن علی اکبر بروجردی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
علی. [ع َ] (اِخ) ابن محمدبن علی بن ابی بکربن علی نسفی بیکندی. رجوع به علی نسفی شود.
علی. [ع َ] (اِخ) ابن غلام علی هیدجی زنجانی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر زنجانی شود.
علی. [ع َ] (اِخ) ابن ابی قصیبه. علی بن محمدبن علی غزالی، مشهور به ابن ابی قصیبه. رجوع به علی غزالی (ابن محمدبن علی...) شود.
علی. [ع َ] (اِخ) ابن عبدالقادربن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن امین علوی اندلسی جزایری مالکی شاذلی. رجوع به علی اندلسی شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
اداره، صحنه آرایی، کارگردان
فارسی به ایتالیایی
regia
معادل ابجد
1077