معنی فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کریم آتشی
حل جدول
نطفه شوم
فیلمی از کریم آتشی
نطفه شوم
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمدعرب
قند تلخ
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سعید روستایی
ابد و یک روز
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی عباس رافعی
راز مینا
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کیانوش عیاری
شاخ گاو
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی علیرضا داوودنژاد
مصائب شیرین
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سیروس الوند
هتل کارتن
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
آتشی. [ت َ] (اِ) نام قسمی گل و شاید سوری:
بر گلبنان گنبد اخضر نهاد او
گلهای گونه گونه ز خیری و آتشی.
؟ (از مقامات حمیدی).
|| (ص نسبی) برنگ آتش. منسوب به آتش. و مثلثه یا بروج آتشی حمل و اسد و قوس است. || مجازاً، سخت خشمگین و غضبناک. سخت بهیجان آمده. سخت تیز و تند شده. و فعل آن آتشی شدن و آتشی کردن است.
نویسندگی
نویسندگی. [ن ِ س َ دَ / دِ] (حامص) کتابت. (آنندراج) (ناظم الاطباء). نوشتن. (آنندراج). تحریر. (ناظم الاطباء). ترسل. (یادداشت مؤلف). || شغل نویسنده. عمل نویسنده. رجوع به نویسنده شود.
فرهنگ عمید
به رنگ آتش، سرخ تیره،
[عامیانه، مجاز] بسیارخشمگین، تند،
[مجاز] سوزان،
(اسم) (زیستشناسی) = گُل * گل سرخ
پختهشده با آتش: سیبزمینی آتشی،
[قدیمی] نوعی کهربای زردرنگ،
معادل ابجد
1880
قافیه
عبارت های مشابه
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رامین محسنی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مسعود بخشی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سامان استرکی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کامبوزیا پرتوی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مهران تاییدی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سعید روستایی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی بایرام فضلی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کوپال مشکوت
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی هومن سیدی
فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد