معنی فیلم آیدا پناهنده
بیوگرافی
پناهنده با ساخت فیلم «ناهید» (1393) تجربه شیرینی را پشت سر گذاشت. فیلم با حضور در بخش نوعی نگاه شصت و هشتمین جشنواره کن، جایزه «آینده نویدبخش» را از آن خود کرد. نگاه پناهنده به دغدغههای زنانه سطحی نیست و سعی دارد در ساختههایش لایههای زیرین تابوهای اجتماعی را که بر حضور و شهور زنانه سایه افکنده، به تصویر بکشد. دومین فیلم او «اسرافیل» هم در همین حال و هوا ساخته شده است. فیلمی زنانه با مشخصهها و ویژگیهایی که کارگردان به خوبی آن را تعریف کرده است. زنان فیلمهای او شبیه دیگر زنان سینمای ایران، ظاهری دردمند ندارند، از نگاههای کلیشهای خسته شدهاند، و به نظر میرسد این نگاهی باشد که پناهنده قصد دارد در تمام فیلمهایش به نوعی آن را تکرار کند.
حل جدول
لغت نامه دهخدا
پناهنده. [پ َ هََ دَ / دِ] (نف مرکب) آنکه بکسی یا بچیزی پناه برد. پناهیده. پناه گیرنده. (برهان قاطع). پناه آورده. (آنندراج). زینهاری. زنهاری. ملتجی. جار. مَولی:
درگذر از جرم که خواهنده ایم
چاره ٔ ما کن که پناهنده ایم.
نظامی.
|| پناه دهنده. ظاهراً نظامی از پناهنده، ذات باری تعالی را اراده کرده است و این تسامحی است که تنها به نظامی می برازد:
پناهنده را یاد کرد از نخست
نیت کرد بر کامکاری درست.
نظامی.
پناهنده شدن
پناهنده شدن. [پ َ هََ دَ / دِ ش ُ دَ] (مص مرکب) پناهیدن. پناه بردن. التجاء.
فارسی به ایتالیایی
نام های ایرانی
دخترانه، در وجود ماه، ماه صفت، شاد، شاد، خوش
فرهنگ معین
(پَ هَ دِ یا دَ) (اِفا.) آن که به کسی یا چیزی پناه برد، زینهاری، ملتجی.،~ اجتماعی کسی که به خاطر رواج تعصب دینی یا اجتماعی یا ناامنی و جنگ در میهنش به کشور دیگری پناه می برد.،~ سیاسی کسی که به خاطر مبارزه سیاسی و مخالفت با حکومت کشورش به کشور دیگ
فرهنگ عمید
پناهگیرنده، پناهبرنده: درگذر از جرم که خواهندهایم / چارۀ ما کن که پناهندهایم (نظامی۱: ۷)،
مترادف و متضاد زبان فارسی
پناهجو، زنهاری، زینهاری، متحصن، ملتجی
فارسی به عربی
هارب
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آنکه بکسی یا بچیزی پناه برد پناه آورنده پناه گیرنده پناهیده زنهاری زینهاری ملتجی. جمع: پناهندگان، پناه دهنده. -3 باری تعالی.
واژه پیشنهادی
محمّدرضا علیقلی
معادل ابجد
293