معنی فینا
لغت نامه دهخدا
فینا. (اِخ) وین، پایتخت اتریش. (یادداشت مؤلف). رجوع به وین شود.
بک ء
بک ء. [ب َ ک ْءْ] (ع اِ) گیاهی است مانند جرجیر (نخود). (از اقرب الموارد). و رجوع به بکا و بکاء شود. و فی الحدیث: نحن معاشر الانبیاء فینا بکاء؛ ای: قله الکلام الا فیما یحتاج الیه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء ذیل بکاء).
طفیل
طفیل. [طُ ف َ] (اِخ) ابن مالک بن جعفربن کلاب بن ربیعهبن عامربن صعصعه. فارس قُرزُل. از مردان عرب و اسیرکننده ٔ معبدبن زراره سید مضر در یوم رحرحان. او راست:
قضینا الحزن من عَبس و کانت
مَنیهُ مَعبد فینا هُزالا.
رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 8، 9 و ج 3 ص 303 شود.
حارث
حارث. [رِ] (اِخ) ابن مالک طائی. از بزرگان عرب صدر اسلام. وی زمان پیغمبر (ص) را درک کرد. ابن وثیمه آرد که او یکی از کسانی است که در جنگ ردّه پایداری کردند و با عدی بن حاتم صدقه ٔ خود را بابوبکر بدادند. او راست:
و فینا وفاء ماوفی الناس مثله
و سربلنا مجدا عدی بن حاتم.
رجوع به کتاب الاصابه ج 2 چ مصر سنه ٔ 1323 ص 55 شود.
تخمط
تخمط. [ت َ خ َم ْ م ُ] (ع مص) بانگ کردن اشتر. (تاج المصادر بیهقی). بانگ کردن فحل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || آشوب کردن دریا. (تاج المصادر بیهقی). موج زدن دریا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || تکبرکردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). گردن کشی کردن. (آنندراج). || خشم گرفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). غضب کردن. (اقرب الموارد) (المنجد) (آنندراج). || تخمط دندانهای نیش بعیر؛ ظاهر شدن و بلند گردیدن آنها. اوس گوید: تخمط فینا ناب ُ آخر مقرِم. (اقرب الموارد).
نظام الدین اصفه...
نظام الدین اصفهانی. [ن ِ مُدْ دی ن ِ اِ ف َ] (اِخ) (قاضی...) از علمای امامیه قرن هفتم و معاصر با خواجه نصیرالدین طوسی است، در عراق منصب قضا داشته و قصایدی در مدح شمس الدین صاحب دیوان سروده است، اشعاری در مناقب اهل بیت دارد، از آن جمله است:
ﷲ در کم یا آل یاسینا
یا انجم الحق اعلام الهدی فینا
لایقبل اﷲ الا فی محبتکم
اعمال عبد و لایرضی له دینا.
(از ریحانه الادب ج 4 ص 211). و نیز رجوع به احقاق الحق قاضی نوراﷲ شوشتری و کنی و القاب قمی ج 3 ص 212 و رجال کتاب حبیب السیر ص 16 شود.
حل جدول
آیه های قرآن
(فرعون) گفت: «آیا ما تو را در کودکى در میان خود پرورش ندادیم، و سالهایى از زندگیت را در میان ما نبودى؟!
و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین
و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
قالوا یا شعیب ما نفقه کثیرا مما تقول و انا لنراک فینا ضعیفا و لو لا رهطک لرجمناک و ما انت علینا بعزیز
گفتند: «اى شعیب! بسیارى از آنچه را مىگویى، ما نمىفهمیم! و ما تو را در میان خود، ضعیف مىیابیم؛ و اگر (بخاطر) قبیله کوچکت نبود، تو را سنگسار مىکردیم؛ و تو در برابر ما قدرتى ندارى!»
قالوا یا صالح قد کنت فینا مرجوا قبل هذا ا تنهانا ان نعبد ما یعبد اباؤنا و اننا لفی شک مما تدعونا الیه مریب
گفتند: «اى صالح! تو پیش از این، مایه امید ما بودى! آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مىپرستیدند، نهى مىکنى؟! در حالى که ما، در مورد آنچه به سوى آن دعوتمان مىکنى، در شک و تردید هستیم!»
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
141