معنی قابلگی

لغت نامه دهخدا

قابلگی

قابلگی. [ب ِ ل َ / ل ِ] (حامص) مامائی. ماماگی. مامنافی. (ناظم الاطباء). عمل ماما. فن قابله. شغل قابله.

حل جدول

قابلگی

مامایی

مترادف و متضاد زبان فارسی

قابلگی

دایگی، مامایی

فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

قابلگی

مامائی، ماماگی

معادل ابجد

قابلگی

163

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری