معنی قراردادن
حل جدول
نهادن
فرهنگ واژههای فارسی سره
گذاشتن
کلمات بیگانه به فارسی
نهادن یا گذاشتن
فارسی به انگلیسی
Instal, Install, Place
فارسی به عربی
ضع، مازق، وقفه
فارسی به ایتالیایی
posare
فارسی به آلمانی
Setzen, Stellen
معادل ابجد
560