معنی قرنطینه

لغت نامه دهخدا

قرنطینه

قرنطینه. [ق َ رَ ن َ/ ن ِ] (معرب، اِ) قَرَنْطین. جایی که در آن مسافران و عابران را مورد بازرسی قرار میدهند و از ورود بیماران جلوگیری به عمل می آورند. این کلمه از کارانْتِن فرانسه گرفته شده است.

فارسی به ترکی

فرهنگ عمید

قرنطینه

مکانی که در آن برای پیشگیری از شیوع بیماری‌های واگیردار، افراد مظنون به داشتن بیماری خاصی را برای مدتی معین نگهداری می‌کنند تا سلامت یا عدم سلامت آنان مشخص شود،
نگه داشتن افراد مشکوک به بیماری در مکانی خاص،

حل جدول

قرنطینه

فیلمی با بازی رضا عطاران

بازداشت گاه بهداشتی

بازداشتگاه بهداشتی


بازیگر فیلم قرنطینه

حمید گودرزی

فرهنگ فارسی هوشیار

قرنطینه

جائیکه در آن مسافران و عابران را مورد بازرسی قرار میدهند و از ورود بیماران جلوگیری بعمل میاورند، ایستگاه بهداشتی

فرهنگ معین

قرنطینه

(قَ رَ نِ) [فر.] (اِ.) جایی که به علت شیوع بیماری مورد محافظت قرار می گیرد و ورود و خروج افراد کنترل می شود.

فارسی به عربی

قرنطینه

محجر صحی


محل قرنطینه

محجر صحی


قرنطینه کردن

محجر صحی

فارسی به ایتالیایی

قرنطینه

quarantena

واژه پیشنهادی

نویسنده فیلم قرنطینه

سعید دولتخانی، منوچهر هادی


فیلمبردار فیلم قرنطینه

رضا رخشان


موسیقی فیلم قرنطینه

ناصر چشم آذر

معادل ابجد

قرنطینه

424

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری