معنی قطعاً
لغت نامه دهخدا
قطعاً. [ق َ عَن ْ] (ع ق) جزماً. (اقرب الموارد). یقیناً: الامر واقع قطعاً؛ منصوب است بنابر آنکه مصدر باشد به معنی اجزم به و قیل علی الحال ای مقطوعاً بوقوعه. (اقرب الموارد).
فرهنگ معین
(قَ عَ نْ) [ع.] (ق.) مطمئناً، یقیناً. در جمله منفی به معنی ابداً، هرگز و به هیچ وجه آید.
حل جدول
مطمئناً، حتماً، به طور قطع
کلمات بیگانه به فارسی
بی گمان
مترادف و متضاد زبان فارسی
اساساً، بالقطع، براستی، بهتحقیق، بهیقین، بیشک، بیشک، بیگمان، حتماً، حتمی، صددرصد، موکداً، محققاً، مسلماً، هرآینه، همانا، یقیناً
معادل ابجد
180