معنی قلابدوزی
لغت نامه دهخدا
قلابدوزی. [ق ُل ْ لا] (حامص مرکب) بردره دوزی. گل دوزی. گل بوته و دیگر صورتها که از نخ یا ابریشم با قلاب و سوزن روی پارچه دوزند. رجوع به قُلاب شود.
حل جدول
برودری
فرهنگ فارسی هوشیار
کجه دوزی چکندوزی عمل و پیشه قلابدوز دوختن طرحهایی از نقش و نگار از ابریشم یا خامه یا رشته های طلا و نقره بر روی پارچه بوسیله قلاب. یا جامه قلابدوزی. جامه ای که رشته های فلزی طلا یا نقره یا شبیه آن بر روی وی دوخته باشند. گلدوزی
معادل ابجد
160