معنی قلفتی
لغت نامه دهخدا
قلفتی. [ق ِ ل ِ] (ص، ق) رجوع به غِلِفْتی شود.
- پوست را قلفتی از بدن کندن، یک تکه بدون آنکه پاره و سوراخ شود.
- قلفتی زدن، در تداول، به فریب چیز بدی را بجای چیزی نیک به کسی دادن. (یادداشت مؤلف). و رجوع به غلفتی زدن شود.
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
نادرست نویسی غلفتی: یاوه، درسته
فرهنگ عوامانه
خرابی و بیهودگی در عمل است.
معادل ابجد
620