معنی قیپ

لغت نامه دهخدا

قیپ

قیپ. (ص) پر. ممتلی. (فرهنگ فارسی معین). قوطی از سیگار قیپ است. (فرهنگ فارسی معین از یکی بود یکی نبود چ 2 ص 123).

حل جدول

قیپ

به معنی پر است، قوطی از سیگار قیپ است.

به معنی پر است، قوطی از سیگار قیپ است

کیپ


قیپ.

کیپ


قوطی از سیگار قیپ است

قیپ


به معنی پر است، قوطی از سیگار قیپ است.

قیپ


کیپ

قیپ.

تنگاتنگ، قیپ

فرهنگ فارسی هوشیار

قیپ

پارسی است کیپ پر (صفت) پر ممتلی: قوطی از سیگار قیپ بود.

فرهنگ عوامانه

قیپ

به معنی پر است, قوطی از سیگار قیپ است.


کیپ

به معنی قیپ است.

فرهنگ معین

قیپ

(ص.) (عا.) پر، ممتلی.

معادل ابجد

قیپ

112

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری