معنی لابیرنت
لغت نامه دهخدا
لابیرنت. [رَ] (فرانسوی، اِ) از یونانی لابورینتس. بنائی مشتمل بر قطعات متعددّه که پیدا کردن مدخل و مخرج آنها بسیار صعب باشد.
لابیرنت. [رَ] (اِخ) لپ رهونیت، کاخی بزرگ چهار گوش (200 گز * 150 گز) به مصر. در محل کنونی دهکده ٔ هَوارَه به مشرق دریاچه ٔ مُریس. داخل آن شامل عده ای بسیار از اطاقهای کوچک و تاریک به شکل مربع بود که بتوسط دالانهای درهم به هم ارتباط داشتند و بیگانگان بهیچوجه نمیتوانستند در آنها راه خویش را بیابند. آنجا مقبره پیرامید آمنمهات [م ِ ن ِ] سوم از سلسله ٔ دوازدهم بود. || نیز در اقریطش (کرت) لابیرنتی بود که ددال آن را برای مینوتر ساخت. || نیز در ایتالیا در شهر کلوتریوم لابیرنت دیگری وجود داشته است.
فرهنگ معین
ساختمانی که دهلیزهای اصلی وفرعی بسیار دارد، تودرتو، پیچ در پیچ. [خوانش: (رَ) [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
(زیستشناسی) هرچیز دارای حفرههای پیچدرپیچ: لابیرنت گوش داخلی،
مکانی دارای راههای پیچدرپیچ که به هم مرتبط هستند، هزارتو، ماز،
حل جدول
تعبیر خواب
خواب بک لابیرنت: جزئیات یک موضوع اسرار آمیز را کشف خواهید کرد
شما در یک لابیرنت هستید: یک مسئله سری برملا می شود
در یک لابیرنت گم می شوید:ناکامی از همه طرف شما را احاطه می کند
خروج لابیرنت را پیدا می کنید: جوابی برای شک و تردیدهایتان خواهید یافت
موفق نمی شوید خروج را پیدا کنید: مراقب اشتباهات اشخاص بی ملاحظه باشید
- کتاب سرزمین رویاها
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی زولبیایی (اسم) بنایی که قطعات و شعب اصلی و فرعی بسیار دارد بطوری که یافتن مدخل و مخرج آن بسیار مشکل باشد.
معادل ابجد
693