معنی لاما

لغت نامه دهخدا

لاما

لاما. (اِخ) کشیش بودائی تبت. نامی که به رؤسا و پیشوایان دین بودائی که در تبت و مغلستان انتشار دارد اطلاق گردد و اینان ماناسترها و عبادتگاههای این دو کشور را پر کرده اند و به این مناسبت مذهب بودا را مذهب لاما نیز مینامند. قائد اعظم این روحانیون و تمام پیروان آئین مذکور را «لاما» و یا «دالایی لاما» خوانند و اقامتگاهش شهر لهاسا کرسی تبت است. (قاموس الاعلام ترکی).

لاما. (اِخ) نام کرسی بخش از ولایت باستیا در ایالت (کرس) فرانسه. دارای 515 تن سکنه.

لاما. (اِ) نوعی از پستانداران نشخوارکننده که بالنسبه عظیم الجثه است و به آن شتر بی کوهان نیز گویند و بومی کشور پرو است.

فرهنگ معین

لاما

[فر.] (اِ.) شتر بی کوهان.

[تبتی] (اِ.) پیشوای مذهب لامایی.

فرهنگ عمید

لاما

نوعی شتر بی‌کوهان به رنگ خرمایی، سیاه، سفید، یا ابلق که در امریکای جنوبی پیدا می‌شود و قدش به یک‌ متر می‌رسد،

مرد روحانی یا کاهن بودایی در طریقۀ لامائیسم،

حل جدول

لاما

شتر بی کوهان

فرهنگ فارسی هوشیار

لاما

فرانسوی شتر بی کوهان از جانوران شتر آمریکا

معادل ابجد

لاما

72

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری