معنی لامان

لغت نامه دهخدا

لامان

لامان. (هزوارش، اِ) به زبان زند و پازند نان را گویند و به عربی خبز خوانند. (برهان). مصحف لحمان، هزوارش نان و نیز به معنی غذا. (دهارله).

لامان. (اِ) لاف و گزاف. (برهان). || فریب و دروغ. (غیاث، نقل از شرح خاقانی). || انبوهی. || بیوفائی. || مغاک. (غیاث). || امر است به معنی بجنبان. (غیاث). و این گفته ٔ غیاث براساسی نیست.

فرهنگ عمید

لامان

فریب،
دروغ،
لاف‌وگزاف،
ریشخند،
(صفت) چست‌و‌چالاک،

حل جدول

لامان

ریشخند

ریش خند

فرهنگ فارسی هوشیار

لامان

فریب، دروغ

معادل ابجد

لامان

122

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری