معنی لحد
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(لَ حَ) [ع.] (اِ.) گور، شکاف در گور که جای سر مرده است.
فرهنگ عمید
گور،
سنگی که بالای سر مرده بر روی گور نصب کنند،
حل جدول
سنگ قبر
مترادف و متضاد زبان فارسی
آرامگاه، خاکجا، قبر، گور، مرقد، مزار، مقبره،
(متضاد) مهد
فرهنگ فارسی هوشیار
شکاف در پهن گور، شکاف کرانه گور
فرهنگ فارسی آزاد
لَحد، لُحد، قبر، گور، گودی و شکاف مایلی که در یکی از اطراف گور حفر می کنند (جمع: اَلحاد، لُحُود)،
معادل ابجد
42