معنی لحظات
لغت نامه دهخدا
لحظات. [ل َ ح َ] (ع اِ) ج ِ لحظه.
فرهنگ عمید
لحظه
حل جدول
آنات
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: لحظه) : زیر نگاه ها نیسنگ ها لخت ها
فرهنگ فارسی آزاد
لَحظَات، نگاه ها، نظرها، لحظه ها، عنایات، توجهات (مفرد: لَحظَه)،
معادل ابجد
1339