معنی لذا
لغت نامه دهخدا
لذا. [ل ِ] (ع ق مرکب) (از «ل » به معنی برای + «ذا» به معنی این) برای این. ازین روی. ازینرو. بدینجهت. بدین سبب.
فرهنگ معین
(لِ) [ع.] (ق مر.) بدین جهت، از این رو.
فرهنگ عمید
برای این، بنابراین،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بنابراین، پس
فارسی به انگلیسی
Hence, Therefore, Thereupon
عربی به فارسی
چنین , اینقدر , اینطور , همچو , چنان , بقدری , انقدر , چندان , همینطور , همچنان , همینقدر , پس , بنابراین , از انرو , خیلی , باین زیادی , برای ان (منظور) , از اینرو , بنابر این , بدلیل ان , سپس
فرهنگ فارسی هوشیار
بمعنی برای، برای این، از اینروی، بدینجهت، بدین سبب
معادل ابجد
731