معنی لقب
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
بَر نام، اسمی غیر از اسم اصلی که شخص به آن شهرت پیدا می کند، نامی که دلالت بر مدح یا ذم شخص کند، جمع القاب،
فرهنگ عمید
اسمی غیر از نام اصلی که فردی به آن شهرت پیدا کند، خواه دلالت بر ذم کند یا مدح،
حل جدول
اسم ،عنوان
فرهنگ واژههای فارسی سره
پاژنام، فرنام
کلمات بیگانه به فارسی
فرنام
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسم، تخلص، صفت، عنوان، کنیه، نام، نعت
فارسی به انگلیسی
Epithet, Label, Style, Surname, Tag, Title
فارسی به عربی
اضافه، صفه، علامه، عنوان، کنیه، لقب
تعبیر خواب
به شما یک لقب می دهند: ۱- سود فراوانی از کارتان نصیب شما می شود ۲- اطرافیان درباره شما پرگوئی می کنند
شما به یکنفر لقب می دهید: یک هدیه دریافت خواهید کرد
از یک لقب چشم پوشی میکنید: اعتبار و احترام خود را از دست می دهید.
- کتاب سرزمین رویاها
عربی به فارسی
نام خانوادگی , کنیه , لقب , عنوان , لقب دادن
فرهنگ فارسی هوشیار
اسمی که کسی به آن شهرت پیدا کند غیر از اسم اصلی او
فرهنگ فارسی آزاد
لَقَب، نام دوم یا نام های دیگر غیر از اسم اول است که در وصف یا مدح یا ذم یا نسبت بر شخص می نهند، در فارسی به «نام خانوادگی» اطلاق می شود (جمع: اَلقاب)،
فارسی به ایتالیایی
soprannome
فارسی به آلمانی
Etikett (n), Kennzeichnen, Marke (f), Schild (m), Titel (m), Überschrift (f), Zusatz
معادل ابجد
132