معنی لقب ابوبکر صدیق

حل جدول

لغت نامه دهخدا

ابوبکر صدیق

ابوبکر صدیق. [اَ بو ب َ رِ ص ِدْ دی] (اِخ) رجوع به ابوبکربن ابی قحافه شود.


صدیق

صدیق. [ص ِدْدی] (اِخ) لقب ابوبکربن ابی قحافه است:
وگر بصدق بماندی کسی بدین صدیق
وگر بعدل بماندی کسی بدین عمر.
ناصرخسرو.
صدیق بصدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود.
نظامی.
تریاک در دهان رسول آفرید حق
صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا.
سعدی.
رجوع به ابی بکربن ابی قحافه شود.

صدیق. [ص ِدْ دی] (اِخ) لقب یوسف پیغامبر:
یوسف صدیق چون بربست نطق
از قضا موسی پیغمبر بزاد.
خاقانی.
خاقانیا چه ترسی از اخوان گرگ فعل
چون در ظلال یوسف صدیق دیگری.
خاقانی.
آن را که بصارت نبود، یوسف صدیق
جائی بفروشد که خریدار نباشد.
سعدی.
رجوع به یوسف شود.

صدیق. [ص ُ دَی ْ ی ِ] (ع اِ مصغر) تصغیر صدیق است. (منتهی الارب).

صدیق. [ص ُ دَ] (ع اِ مصغر) تصغیر صدق (ضد کذب). (معجم البلدان).

صدیق. [ص ُ دَ] (اِخ) کوهی است. (معجم البلدان).

صدیق. [ص ُ دَ] (اِخ) ابن موسی. محدث است. (منتهی الارب).

صدیق. [ص ِدْ دی] (اِخ) مکنی به ابوهند. تابعی است. (منتهی الارب).

صدیق. [ص ِدْدی] (اِخ) یکی از درجات خمسه ٔ دینی مانویه است: معلمین درجه ٔ اول مشمسین. دویم قسسین. سوم صدیقین...

صدیق. [ص ِدْ دی] (اِخ) در بعضی مآخذ محرف زندیق (مانوی) آمده است. رجوع به مانی و مانویان شود.

واژه پیشنهادی

لقب ابوبکر

صدیق

ذوالخال

فرهنگ فارسی آزاد

صدیق

صِدِّیْق، یکی از القاب ابوبکر خلفه اول از خلفای راشدین است،

معادل ابجد

لقب ابوبکر صدیق

567

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری