معنی لقب اسماعیل
حل جدول
ذبیح الله
واژه پیشنهادی
ذبیح الله
عربی به فارسی
نام خانوادگی , کنیه , لقب , عنوان , لقب دادن
لغت نامه دهخدا
اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابن عبدالرحمن بن اسماعیل. رجوع به ظافر اسماعیل شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) معزالدین. رجوع بمعزالدین اسماعیل شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابومنصور. رجوع به اسماعیل الظافر شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) بجلی. رجوع به اسماعیل جبلی شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابن مسلم یا اسماعیل بن ابی زیاد سکونی. رجوع به اسماعیل بن ابی زیاد شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابن الحافظ. رجوع به اسماعیل الظافر... شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابوالظاهر. رجوع به اسماعیل منصوربن القائم شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) طبیب جرجانی رجوع به اسماعیل جرجانی شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) غرناطی. رجوع به اسماعیل بن محمد... شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابن محمدبن المستنصر. رجوع به اسماعیل الظافر... شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابوشریح. رجوع به اسماعیل بن احمدبن حسن... شود.
اسماعیل. [اِ] (اِخ) جوهری. رجوع به اسماعیل بن حماد الجوهری شود.
معادل ابجد
344