معنی لقب محمد تقی بهار

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

حاج محمد تقی

حاج محمد تقی. [م ُ ح َم ْ م َت َ] (اِ مرکب) تفنگ حاج محمد تقی. قسمی از تفنگ.


امام محمد تقی

امام محمد تقی. [اِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ت َ] (اِخ) محمدبن علی (ع). امام نهم شیعه ٔ امامیه ٔ اثناعشری. رجوع به محمد... شود.


تقی

تقی. [ت َ] (اِخ) لقب امام محمدبن علی بن موسی الرضا، امام نهم شیعه ٔ اثناعشریه است. رجوع به جواد شود.

تقی. [ت َ] (اِخ) نام حضرت رسالت پناه صلی اﷲ علیه و اله و سلم. (آنندراج). رجوع به محمد شود.

تقی. [ت َ] (اِخ) لقب امام ثانی حسن بن علی المرتضی. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 21 شود.

تقی. [ت َ] (اِخ) میرزا تقی خان امیرکبیر. رجوع به امیرکبیر شود.

تقی. [ت َ] (اِخ) (میرزا...) علی آبادی. صاحب دیوان انشاء فتحعلی شاه قاجار است. وی متخلص به «صاحب » بود. رجوع به مجمح الفصحاء در ذکر شعرای معاصر مؤلف و سبک شناسی بهار ج 3 ص 334 شود.

تقی. [ت ُ قا] (ع مص) پرهیز کردن. (منتهی الارب). پرهیزکاری. (دهار) (مهذب الاسماء). تقاء. (ناظم الاطباء). || (اِ) پرهیز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء):
به سخا و به هدی و به بها و به تقی، خوش
از خداوند سوی خلق جهانند و مشارند.
ناصرخسرو.
چون خرد افسر و تقی شد گاه
خواندت جبرئیل شاهنشاه.
سنائی.
نهی بر اهل تقی تبغیض شد
لیک بر اهل هوا تحریض شد.
مولوی.

فرهنگ فارسی آزاد

محمد (امام محمد تقی)

مُحَمَّد (امام محمدِ تقی)، (220-195 هجری) حضرت محمد بن علی بن موسی فرزند امام رضا و امام نهم شیعیان می باشند،

معادل ابجد

لقب محمد تقی بهار

942

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری