معنی لول زدن
لغت نامه دهخدا
لول زدن. [زَ دَ] (مص مرکب) لولیدن. لول خوردن. جنبیدن در جای خویش، چنانکه کرمهای خرد دراز سرخ در خشکی یا در آب. تَمَلمُل.
حل جدول
فارسی به عربی
دوده بزاقه
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) لول خوردن لولیدن.
فرهنگ عوامانه
لولیدن است.
معادل ابجد
127