معنی لیتر

لغت نامه دهخدا

لیتر

لیتر. [] (اِ) و طعام همه ٔ این ناحیت [گیلان] لیتر است و برنج و ماهی. (حدود العالم چ تهران ص 88).و رجوع به حدود العالم ترجمه ٔ مینورسکی ص 137 شود.

لیتر. (فرانسوی، اِ) واحد حجم و اندازه گرفتن مایعات و آن معادل هزار گرم آب خالص چهار درجه حرارت است و هم معادل است با سه گره مکعب و نصف.


دسی لیتر

دسی لیتر. [دِ] (فرانسوی، اِ مرکب) یک دهم لیتر. عشر لیتر.


میلی لیتر

میلی لیتر. (فرانسوی، اِ مرکب) یک هزارم لیتر. هزاریک لیتر. یک سانتی متر مکعب.

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

دسی لیتر

یک دهم لیتر


هکتو لیتر

(اسم) صد لیتر.


لیتر

واحد حجم و اندازه گرفتن مایعات و آن معادل هزار گرم آب خالص، چهار درجه حرارت است و هم معادل است با 3 گرم مکعب و نصف

فرهنگ معین

لیتر

[فر.] (اِ.) واحدی برای اندازه گیری آب برابر با یک کیلوگرم.


دسی لیتر

(~.) [فر.] (اِ.) یک دهم لیتر.

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ عمید

لیتر

واحد اندازه‌گیری حجم مایعات، معادل ۱۰۰۰ سانتی‌متر مکعب،

حل جدول

لیتر

واحد سنجش مایعات

فارسی به انگلیسی

لیتر

L, Liter, Litre

فارسی به عربی

لیتر

لتر

فارسی به آلمانی

لیتر

Liter (m)

معادل ابجد

لیتر

640

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری