معنی مأمور

فرهنگ معین

مأمور

(مَ) [ع.] (ص.) کسی که به او امر شده کاری انجام دهد.

فرهنگ فارسی آزاد

مأمور

مَأمُور، مُوَظَّف، کسی که اجرای امری از او خواسته شده باشد،

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

مأمور سرشماری (آمار)

قائمٌ بالإحصاءِ (إِحصائی)

معادل ابجد

مأمور

286

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری