معنی مؤید
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
تٲییدشده،
حل جدول
تأیید شده، مورد تأیید
فرهنگ فارسی آزاد
مُؤیِد، تقویت کننده، مصیبت، امر عظیم (جمع: مَآوِد، مَوائِد)،
مُؤَیِِّد، تائید کننده، تقویت کننده، کمک کننده،
مُؤَیَّد، تائید شده، تقویت شده، کمک شده، مورد تائید،
معادل ابجد
54