معنی ماست مالی کردن
لغت نامه دهخدا
ماست مالی کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) امری را که ممکن است موجب مرافعه و نزاع شود لاپوشانی کردن و آن را مورد توجیه و تأویل قرار دادن. رفع و رجوع کردن. سروته کاری را به هم آوردن و ظاهر قضایا را به نحوی درست کردن. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده). به نحوی خطایی را پوشانیدن. به زرنگی و چربدستی عیوب کسی را پوشیدن. پوشانیدن خطایی یا عیبی و غیره. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
فرهنگ معین
(کَ دَ) (حامص.) رفع و رجوع کردن، لاپوشی کردن.
حل جدول
لاپوشانی، کاری را سرسری و سطحی انجام دادن
فارسی به انگلیسی
Bumble, Slur, Sugarcoat
ضرب المثل فارسی
ضرب المثل ماست مالی کردن از ضرب المثل های پر کاربرد فارسی است.
این مثل در مواقعی به کار می رود که شخصی قصد لاپوشانی کردن و توجیه کار یا موضوعی را داشته باشد.
فرهنگ فارسی هوشیار
امری را که ممکن است موجب نزاع شود لاپوشانی کردن و آنرا مورد توجیه و تاویل قراردادن رفع و رجوع کردن.
معادل ابجد
856