معنی ماما
لغت نامه دهخدا
ماما. (اِ) مادر. (ناظم الاطباء). مادر. ام. والده. زن که کودکی یا کودکانی زاده است. در زبان اطفال، نه نه. مامان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
آن خر پدرت به دشت خاشاک زدی
مامات دف دورویه چالاک زدی.
(منسوب به رودکی از احوال و اشعار ج 3 ص 1046).
نشود مرد پر دل و صعلوک
پیش ماما و بادریسه و دوک.
سنائی.
هست مامات اسب و باباخر
تو مشو تر چو خوانمت استر.
سنائی.
هر شیرخواره را نرساند به هفت خوان
نام سفندیار که ماما برافکند.
خاقانی.
گفت ماما درست شد دستم
چوگل از دست دیگران رستم.
نظامی.
و رجوع به مامان شود.
|| قابله. باراج. ژم. ماماچه. (ناظم الاطباء). آنکه زن حامله را در هنگام زادن یاری کند و بچه ٔ او را بگیرد. طبیب گونه ای که مواظب سلامت زائو و بچه ٔ اوست گاه زادن و چند روز پس از آن. مام ناف. پازاج. پیشدار. قابله. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- امثال:
ماما آورده را مرده شو می برد. نظیر: العاده طبیعه ثانیه. با شیر اندرون شده با جان بدر شود. (امثال و حکم ج 3 ص 1394 وج 1 ص 257).
ماما که دوتا شد سر بچه کج بیرون می آید. نظیر: خانه ای را که دو کدبانوست خاک تازانوست، آشپز که دو تا شد آش یا شور است یا بی مزه. (امثال و حکم ج 3 ص 1392 و ج 1 ص 2).
فرهنگ معین
مادر، قابله. [خوانش: (اِ.)]
فرهنگ عمید
زنی که هنگام زاییدن زن آبستن بچۀ او را میگیرد و زائو را پرستاری میکند، ماماچه، مامناف، بازاج، پازاچ، پیشنشین، قابله،
مادر،
حل جدول
قابله
مترادف و متضاد زبان فارسی
دایه، قابله، ماماچه، مادر، مامان
فارسی به انگلیسی
Midwife
فارسی به عربی
اخصائی الولاده، قابله
تعبیر خواب
۱ـ دیدن ماما در خواب، نشانه آن است که به بیماری سختی دچار خواهید شد که احتمال رهایی از آن بسیار کم است.
۲ـ اگر دختری در خواب ماما ببیند، علامت آن است که پریشان و رسوا خواهد شد. - آنلی بیتون
فرهنگ فارسی هوشیار
مادر، زن که کودکی یا کودکانی زاده است
فارسی به ایتالیایی
ostetrico
فارسی به آلمانی
Hebamme [noun]
معادل ابجد
82