معنی مانش
لغت نامه دهخدا
مانش. (اِخ) قسمت جنوب شرقی «کاستیل جدید» (اسپانی) و سرزمینی خشک ولم یزرع است که بوسیله ٔ «سروانتس » نویسنده ٔ معروف در کتاب «دون کیشوت » مشهور و جاودانی شده است. (از لاروس).
مانش. (اِخ) ایالت پنجاهم فرانسه در کنار دریای مانش که قسمتی از نورماندی را شامل است. شهرهای عمده ٔ آن «سن -لو»، «سن -پرف »، «اورانش »، «شربورگ » و «کوتانس »، است. این ایالت از چهار ناحیه و چهل وهشت بخش و ششصدوسی وهشت دهستان تشکیل یافته و در حدود 6412 کیلومتر مربع وسعت و 451939 تن سکنه دارد. در این ایالت بیشتر مردم به کار کشاورزی و تربیت گاو و صید ماهی اشتغال دارند و یک پنجم مردم آن در کارهای صنعتی از قبیل بافندگی و ذوب فلزات وکشتی سازی و تولید وسایل برقی سرگرمند. (از لاروس).
مانش. (اِخ) دریائی منشعب از اقیانوس اطلس که درشمال فرانسه و جنوب بریتانیا واقع است و برای اتصال فرانسه به انگلستان از راه غیرآبی مدتهاست که نقشه ٔ احداث تونلی را در زیر این دریا فراهم آورده اند. (از لاروس).
حل جدول
دریایی در اروپا
دریایی در فرانسه
مانش، تیرنو
دریایی در اروپا
جزیرهای در دریای مانش
جرسی
دیپ
جزیره انگلیس در دریاى مانش
دیِپ
دریایى میان بریتانیا و فرانسه
مانش
دریایی میان بریتانیا و فرانسه
مانش
واژه پیشنهادی
جزیرههای مانش
بندری در دریای مانش
دیپ
جزیره ای در کانال مانش و خلیج نرماندی
گرنزی
یکی از شهرستانها و بزرگترین جزیره انگلستان در کانال مانش
جزیره وایت
معادل ابجد
391