معنی مانورک
لغت نامه دهخدا
مانورک. [رَ] (اِ) مرغابی تیزپر که سرخاب نیز گویند. (فرهنگ رشیدی). چکاوک است و آن پرنده ای باشد که به عربی ابوالملیح خوانندش.بعضی گویند پرنده ای است آبی که آن را سرخاب می گویند. (برهان). مرغابیی است تیزپر که آن را سرخاب گویند. (آنندراج) (انجمن آرا). چکاوک بود. (فرهنگ جهانگیری). در جهانگیری چکاوک گفته. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). چکاوک و مانوک و ابوالملیح و نام پرنده ای آبی که سرخاب نیز گویند. (ناظم الاطباء). || نام دارویی هم هست. (برهان). نام دارویی. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(رَ) (اِ.) چکاوک.
فرهنگ عمید
چکاوک،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جل، گونه ای مرغابی که آنرا سرخاب نیز گویند.
معادل ابجد
317