معنی ماه سریانى
حل جدول
ایلول
آدار
ماه هفتم سریانى
نیسان
از ماه هاى سریانى
تشرین
ایلول
آدار
ماه نهم تقویم سریانى
ایلول
دریاى سریانى
یما
لغت نامه دهخدا
ماه ماه. (ق مرکب) ماه بماه. هر ماه و ماهیانه. (ناظم الاطباء).
ماه به ماه
ماه به ماه. [ب ِ] (ق مرکب) از این ماه به آن ماه. (ناظم الاطباء). هر ماه. همه ماهه. ازاین ماه تا ماه دیگر. || ماه بسیار. (ناظم الاطباء). || مدت مدید. (ناظم الاطباء).
ماه
ماه. (اِخ) نواحیی را که ما امروز همدان و کرمانشاه و دینور و نهاوند و پیشکوه گوییم در قدیم کشور ماه می نامیدند و در ویس و رامین این لفظ استعمال شده است. این باقی مانده ٔ «ماد» و «مای » قدیم است که مرکزمملکت مادی باشد. عرب بعد از فتح این قسمت از ایران این لفظ را به کار بردند منتهی دو ماه قائل شدند و برای ماه نیز معنای دیگری که بعد در کتب جغرافیا معمول گردید تصور کردند و گفتند ماه الکوفه و ماه البصره و مجموع را «ماهات » نام نهادند. از ماه کوفه مرادشان دینور و کرمانشاهان تاحلوان بود و از ماه بصره مرادشان نهاوند و صیمره بود. (از سبک شناسی ج 1 ص 26). مسکن قوم ماد را نیز «ماد» می نامیدند و همین کلمه است که در پهلوی و پارسی (و نیز در تعریب) «ماه » شده. ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر (ص 205) نوشته: ماه عبارت است از زمین جبل و «ماهین » عبارت است از ماه بصره که دینور باشد و ماه کوفه که نهاوند باشد و اغلب به آن دو «ماه سبذان » را افزایند و جمله را «ماهات » نامند و بسا نهاوند را به «ماه دینار» یاد کنند. (از حاشیه ٔ برهان چ معین). کلمه ٔ ماه صورت تغییر یافته ٔ «ماد» اسم قوم و مملکت غربی ایران بوده است. در کتاب پهلوی کارنامک اردشیر بابکان این کلمه به همان ترکیب قدیم خود «مادیک »=«ماد» آمده اما معمولاً در پهلوی ماه می گفته اند. در کتب مورخان و جغرافی دانان ایرانی و عرب غالباً به اسم ماه برمی خوریم ولی از دایره ٔ وسعت آن کاسته و به برخی از نواحی غربی ایران اطلاق می شده است مثل «ماه نهاوند» و «ماه دینار» و «ماه شهریاران » و جز آنها. در داستان ویس و رامین که از متنی پهلوی به نظم فارسی درآمده مکرراً به کشور ماه و بوم ماه و ماه آباد و زمین ماه که از همه یک کشور اراده شده برمی خوریم زیرا که ویس دختر شاه قارن و ملکه ٔ شهرو، خواهر ویرو و زن شاه موبد و معشوقه ٔ رامین برادرشاه موبد از کشور ماه بود و شاه قارن در سرزمین ماه پادشاهی داشت. (از یشتها ج 2 ص 216 و 217):
به شوهر بود شهرو را یکی شاه
بزرگ و نامور از کشور ماه.
(ویس و رامین).
ترا دارم چو جام خویشتن شاد
زمین ماه را همواره آباد.
(ویس و رامین).
زمین ماه یکسر باد ویران
چو دشت ریگ و چون شور بیابان.
(ویس و رامین).
وگر نه بوم ماه از کین شودپست
پس آنگه چون توانی زین گنه رست.
(ویس و رامین).
و رجوع به ماده ٔ قبل و «ماه البصره » و «ماه الکوفه » و «ماهات » و «ماهین » ویشتها ج 2 ص 216-217 و معجم البلدان ذیل ماه و ماه دینار و نهاوند شود.
تعبیر خواب
ماه سرخ رنگ: عدم توافق
ماه زیبا: عشق وفادار
خسوف: اخبار بد
ماه کامل: بی وفایی، خیانت
ماه در کنار خورشید: اتفاقات بسیار مهم
ماه گرفتگی: بی وفایی، خبرهای بد
یوسف نبی علیه السلام می فرماید:
دیدن ماه از بزرگان شادی بیند - لوک اویتنهاو
خواب ماه: تغییرات مهم و خوشایند
یک زن خواب ماه ببیند: شانس در عشق
یک مرد خواب ماه ببیند: کارهای او با موفقیت روبرو می شوند. - کتاب سرزمین رویاها
دیدن ماه به خواب، دلیل وزیر بود. اگر بیند ماه از آسمان فرا گرفت، دلیل که وزیر پادشاه شود. - حضرت دانیال
فرهنگ عمید
(نجوم) از کرات آسمانی که در هر ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و۴۴ دقیقه یک بار به دور زمین میگردد و از خورشید کسب نور میکند، قمر،
واحد اندازهگیری زمان برابر با یکدوازدهم سال،
(صفت) [عامیانه، مجاز] زیبا،
در گاهشماری ایران قدیم، روز دوازدهم از هر ماه شمسی،
[مجاز] زیبا، دلانگیز (در ترکیب با کلمۀ دیگر): ماهپیکر، ماهمنظر،
در آیین زردشتی، ایزد روز دوازدهم از هر ماه،
روز دوازدهم از هر ماه خورشیدی، ماهروز: ماهروز ای به روی خوب چو ماه / بادۀ لعل مشکبوی بخواه ـ گشت روشن چو ماه بزم که گشت / نام این روز ماه و روی تو ماه (مسعودسعد: ۵۴۸)،
* ماه برکوهان: (موسیقی) [قدیمی] از الحان سیگانۀ باربد: چو لحن ماهبرکوهان گشادی / زبانش ماهبرکوهان نهادی (نظامی۲: ۲۰۳)،
* ماهبهماه:
ماهیانه، ماهانه، هر ماه،
از این ماه به آن ماه،
* ماه تمام: ماه شب چهاردهم از تقویم قمری، بدر،
* ماه روزه: رمضان،
* ماه قمری: مدت بین رؤیت هلال ماه تا هلال دیگر، تقریباً برابر با ۵/۲۹ شبانهروز،
* ماه مبارک: رمضان،
* ماه نو: ماه شب اول از تقویم قمری، هلال،
معادل ابجد
367