معنی ماه قمری
فارسی به انگلیسی
Lunar Month
فارسی به آلمانی
Monat (m)
فرهنگ عمید
محاسبهشده براساس گردش انتقالی ماه: سال قمری،
فرهنگ معین
(قَ مَ) [ع.] (ص نسب.) منسوب به قمر، ماهی.، سال ~سالی که طبق دوازده ماه قمری (گردش انتقالی ماه) حساب شود.
حل جدول
سلخ
محاق
محاق، سلخ
ماه هفتم قمری
رجب
ماه دهم قمری
شوال
ماه پنجم قمری
جمادیالاول
اولین ماه قمری
محرم
دومین ماه قمری
صفر
عربی به فارسی
قمری , ماهی , وابسته بماه , ماهتابی , کمرنگ
لغت نامه دهخدا
قمری. [ق َ م َ] (ص نسبی) نسبت است به قمر و آن لقب مسعودبن عمروبن عدی بن محارب ازدی است که چون زیبا بود او را قمر لقب دادند و فرزندان وی را قمری گویند. (اللباب فی تهذیب الانساب).
- سال قمری، سالی است که ماههای آن بر طبق حرکات قمر تنظیم شده و از محرم آغاز میشود بدین صورت: محرم، صفر، ربیع الاول، ربیعالاخر، جمادی الاولی، جمادی الاَّخره، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذی القعده، ذی الحجه. ماههای قمری شرعی عبارت است از هنگام رؤیت تا رؤیت هلال ماه دیگر و آن هرگز از سی روز تجاوز نکند و از بیست و نه روز کمتر نباشد و سال قمری معمولاً یازده روز از سال شمسی کمتر است.
- حروف قمری، حروفی هستند که هرگاه الف و لام تعریف بر سرآنها درآید لام آن در آن حروف ادغام نشود وخود بتلفظ آید. حروف قمری چهارده حرفند از این قرار: ء ب ج ح خ ع غ ف ق ک م هَ و ی.
معادل ابجد
396