معنی مباحثه
لغت نامه دهخدا
مباحثه. [م ُ ح ِ ث َ / ث ِ] (از ع، مص) بحث و جدال و مجادله. (از ناظم الاطباء). با یکدیگر پژوهیدن علم. مطارحه. مفاقهه. با یکدیگر بحث کردن. مناظره. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گفتگو کردن بر سر موضوعی یا مسأله ای و بخصوص در مسائل علمی و نظری. بحث و گفتگو. و در فارسی بیشتر با کردن و نمودن و رفتن صرف شود: متکلم و از اهل جدل و مباحثه بود. (تاریخ قم ص 233). دید که میان ایشان مباحثه می رود. (انوار سهیلی).
فرهنگ معین
(مُ حَ ثَ یا ثِ) [ع. مباحثه] (مص ل.) گفتگو و بحث نمودن.
فرهنگ عمید
با هم بحث کردن،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
گفتمان، گفتاورد، گفت و شنود
کلمات بیگانه به فارسی
گفت وشنود
مترادف و متضاد زبان فارسی
بحث، جدل، جروبحث، صحبت، گفتگو، محاجه، مناظره
فارسی به انگلیسی
Controversy, Debate, Disputation, Dispute
فارسی به عربی
حدیث
فرهنگ فارسی هوشیار
بحث و جدال و مجادله، با یکدیگر پژوهیدن علم
معادل ابجد
556