معنی مبعث

لغت نامه دهخدا

مبعث

مبعث. [م َ ع َ] (ع اِ) مکان بعثت و زمان بعثت. (ناظم الاطباء): و آن بیست و هفتم رجب است روز مبعث پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله وسلم. (ترجمه ٔ النهایه ٔ طوسی چ سبزواری ج 1 ص 114).
- عید مبعث، روزی است که پیغامبر (ص) مبعوث برسالت شد و آن روز بیست و هفتم رجب است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- یوم المبعث، بنابر مشهور بین شیعه ٔ امامیه، روز بیست و هفتم رجب که در آن روز حضرت رسول اکرم صلی اﷲ علیه و آله مبعوث به نبوت گردید.


اصطفن بابلی

اصطفن بابلی. [اِ طَ ف َ ن ِ ب ِ] (اِخ) او راست کتابی در احکام نجوم و معاصر شعیب پیغامبر بود. (از طبقات الامم قاضی صاعد اندلسی). و قفطی آرد: یکی از حکمای کلده بشمار میرفت و در هنگام مبعث رسول اﷲ (ص) میزیست و تسییر کواکب و احکام نجوم را میدانست. او را کتاب جلیلی در احکام نجوم است. (تاریخ الحکماء ص 68).


متبرکه

متبرکه. [م ُ ت َ ب َرْ رِ ک َ / ک ِ] (ع ص) مأخوذ از تازی، مقدس. (ناظم الاطباء). از «متبرکه» عربی. ج، متبرکات. مقدس. محترم: به روضه ٔ متبرکه ٔ شاه چراغ رفته. (مجمل التواریخ گلستانه).
- اماکن متبرکه، جاهای مقدس مانند خانه ٔ خدا و مقابر انبیاء و اولیاء. (ناظم الاطباء).
- ایام متبرکه، روزهای میمون و خجسته مانند روز تولد پیغامبر و امامان و روز مبعث.


ابوهالة

ابوهاله. [اَ ل َ] (اِخ) ابن النباش بن زرارهبن وقدان بن حبیب بن سلامهبن عدی بن جروهبن اسید التمیمی الأسیدی. پدر هند ربیب رسول صلوات اﷲ علیه و شوی ام المؤمنین خدیجه ٔکبری ام هند ملقبه بطاهره بنت خویلد از پیش رسول صلی اﷲ علیه و سلم. و نام ابوهاله مالک یا زراره یا زبیر یا هندبن النباش بن زراره یا هندبن زرارهبن النباش است. و اینکه ابن منده و بعض دیگر او را صحابی گفته اند درست نباشد چه او پیش از مبعث رسول (ص) درگذشت.


احمر

احمر. [اَ م َ] (اِخ) ابان بن عثمان بن یحیی بن زکریا اللؤلؤی البجلی. مکنی به ابوعبداﷲ مولی بجلی. ابوجعفر طوسی ذکر او در کتاب اخبار مصنفی الامامیه آورده و گفته است: اصل او از کوفه است و مسکن او گاه کوفه و گاه بصره بود و از اهل بصره ابوعبیده معمربن المثنی و ابوعبداﷲ محمدبن سلام الجمحی از او علم آموختند و در اخبار شعراء و نسب و ایام از وی بسیار روایت کرده اند و او خود از ابوعبداﷲ و ابوالحسن موسی بن جعفر روایت کند و از مصنفات وی جز کتابی که در آن مبداء و مبعث و مغازی و وفاه و سقیفه و ردّه را گرد کرده دیده نشده است. (معجم الادباء چ مارگلیوث ج 1 ص 35) (روضات الجنات ص 271). و رجوع به ابان بن عثمان شود.

فرهنگ فارسی آزاد

مبعث

مَبعَث، مکان یا زمان بعثت، محل یا موقع مبعوث شدن. اصطلاحاً به «اظهار امر» و «زمان اظهار امر» نیز می گویند، مَبعث حضرت رسول را 27 رجب می گیرند (در این باره اختلاف نظر وجود دارد)، مبعث حضرت اعلی را همان روز اظهار امر یعنی پنجم جمادی الاولی یا 23 میّ محسوب می کنند -مبعث حضرت بهاءالله سجن اکبر (سیاه
چال) است وتاریخش در اواسط دوران 4ماهه سجن مزبور (از نیمه آگوست تا نیمه دسامبر) می باشد اظهار امر خفی نیز در همان سجن مُظلَم واقع شد،

مُبعِث، مَبعُوث کننده، فرستنده، برانگیزاننده،


مبعث الرّسل

مُّبعِثُ الرُّسُل، از اَلقاب و نُعُوت جمال کبریاء حضرت بهاء الله است،


لوح ناقوس

لَوحِ ناقُوس، حضرت ولی امرالله به این مضمون می فرمایند:« این لوح در اسلامبول نازل شده بر حسب خواهش آقا محمد علی اصفهانی به واسطه حضرت عبدالبهاء و این لوح شب پنجم جمادی الاولی لیل مبعث حضرت اعلی به خط مبارک جمالقدم مرقوم و مسطور گردیده، تلاوت این لوح در همان لیله مبارک، محبوب و مقبول » (نقل از گنج شایگان)،

فرهنگ فارسی هوشیار

مبعث

مکان بعثت و زمان بعثت، روز بیست و هفتم رجب که در آنروز حضرت رسول اکرم (ص) به نبوت از طرف خدا مبعوث شدند

فرهنگ معین

مبعث

مکان بعثت، زمان بعثت. [خوانش: (مَ عَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

مبعث

مکان یا زمان بعثت،
[مجاز] روز بیست‌وهفتم ماه رجب که روز بعثت پیامبر اسلام است،

مترادف و متضاد زبان فارسی

مبعث

روز بعثت، عید بعثت، بیست‌وهفتم رجب، مکان بعثت

واژه پیشنهادی

مناسبت روز 27 رجب

مبعث حضرت رسول اکرم (ص)


از اعیاد مذهبی

عید مبعث، عید قربان، عید غدیرخم، عید فطر

معادل ابجد

مبعث

612

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری