معنی مترسک- لولوی سر جالیز

حل جدول

مترسک- لولوی سر جالیز

داهُل


لولوی جالیز

مترسک


لولوی سر جالیز

داهُل


مترسک جالیز

آدمک، هراسه، ترسانک،کلاغ‌پران


گل سر جالیز

خیار


جالیز

کشتزار خربزه

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

لولوی

(صفت) منسوب به لولو. دارای لولو مرواریدی: جامه لولوی، لولو فروش، (اسم) شیوه ایست از خط: واین آلت (قلم) که یاد کرده آمد سه گونه نهاده اند: یکی محرف تمام و آن خط کز آن آید آنراالجینی خوانند یعنی خط زرین و سوم محرف تمام و مستوی و آن خط کز آن قلم آید آنرا لولوی خوانند یعنی مرواریدین، قسمیظبله مرواریدک.


جالیز

کشتزار خربزه و هندوانه و خیار را گویند

لغت نامه دهخدا

مترسک

مترسک. [م َ ت َ س َ] (اِ مصغر) مترس کوچک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مترس شود. || سر خر. مزاحم. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

جالیز

(اِ.) کشتزار خربزه، هندوانه و خیار و مانند آن.

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ عمید

جالیز

کشتزاری که در آن خربزه، هندوانه، خیار، و مانند آن می‌کارند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جالیز

بستان، پالیز، فالیز، کشتزار، لته، مزرعه

فرهنگ پهلوی

جالیز

کشتزار

معادل ابجد

مترسک- لولوی سر جالیز

1113

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری