معنی متیل
لغت نامه دهخدا
متیل. [م ِ] (اِ) پیه سوز که برادر شمعدان است. (برهان). پیه سوز. (جهانگیری). قسمی از چراغدان پایه دار که پیه سوز گویند. (ناظم الاطباء). رشیدی کلمه را به فتح اول آورده به معنی سپندسوز و... شاهدی ندارد. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین).
متیل. [م ِ / م َ] (اِ) آستر بالش و دشک یعنی پارچه ٔ زیرین که در میان آن پر و پنبه و جز آن نهند و به روی آن پارچه ٔ ظریفی کشند که روه [رویه] نامند. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(مِ) (اِ.) پارچه ای که روی بالش یا لحاف می کشند.
فرهنگ عمید
پارچهای که روی بالش یا لحاف میکشند،
حل جدول
روبالشی
فارسی به عربی
میثیل
گویش مازندرانی
آستر بالش
فرهنگ فارسی هوشیار
پارچه ای که روی بالش یا لحاف می کشند
معادل ابجد
480