معنی مجازات کردن
لغت نامه دهخدا
مجازات کردن. [م ُ ک َ دَ] (مص مرکب) کیفر دادن. سزا دادن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجازات شود.
حل جدول
تعزیر
مترادف و متضاد زبان فارسی
کیفردادن، عقوبت کردن، گوشمالی کردن، جزا دادن،
(متضاد) سزا دادن
فارسی به انگلیسی
Punish
فارسی به ترکی
cezalandırmak
فارسی به عربی
عاقب
فارسی به آلمانی
Bestrafen [verb]
معادل ابجد
726