معنی مجاهدین

لغت نامه دهخدا

مجاهدین

مجاهدین. [م ُ هَِ] (ع ص، اِ) ج ِمجاهد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در آغاز مشروطه بر مشروطه طلبان اطلاق میشد. و رجوع به مجاهد شود. || جهاد کنندگان در راه خدا. (ناظم الاطباء): و لنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلوا اخبارکم. (قرآن 31/47). فضل اﷲ المجاهدین باموالهم و انفسهم علی القاعدین درجه و کلا وعداﷲ الحسنی و فضل اﷲ المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیماً. (قرآن 95/4). و رجوع به مجاهد معنی اول شود.

فارسی به عربی

مجاهدین

میلیشیا

فارسی به آلمانی

مجاهدین

Milizjustiz [noun]

معادل ابجد

مجاهدین

113

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری