معنی مجسمه ساز

لغت نامه دهخدا

مجسمه ساز

مجسمه ساز. [م ُ ج َس ْ س َ م َ / م ِ] (نف مرکب) آن که مجسمه سازد. مجسمه تراش. پیکرتراش.

حل جدول

مجسمه ساز

پیکرتراش

صورتگر

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

مجسمه ساز

تندیسگر (صفت) آنکه بساختن مجسمه ها پردازد پیکر تراش.

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

مجسمه ساز

Bildhauer (m)

معادل ابجد

مجسمه ساز

216

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری