معنی مجموعه ای از سلول ها

اصطلاحات سینمایی

مجموعه ها

مجموعه ای از فیلم های بلند داستانی، که هر یک قصه مستقلی دارد، اما در آنها شخصیت یا شخصیت های اصلی یکسانی حضور دارند و خط کلی قصه و ماجراهای تمام آنها نیز از حال و هوای یکسانی برخوردار است.این فیلم ها بر اساس الگوهایی که امتحان موفقیت خود را به خوبی پس داده اند، بنا می شوند و معمولا استودیویی آنها را می سازد که نمونه های قبلی را ساخته، زیرا تولیدش برای آنها سریع تر و ارزان تر تمام می شود. ساخت اینگونه مجموعه ها از دهه اول تاریخ سینما شروع شده است. از جمله این مجموعه ها می توان به جنگ های ستاره ای (Star Wars) ساخته جرج لوکاس، ایندیانا جونز (Indiana Jones) ساخته استیون اسپیلبرگ و... اشاره کرد.

لغت نامه دهخدا

سلول

سلول. [س ِل ْ لو] (فرانسوی، اِ) موجودات زنده با وجود اختلاف شکل و صفاتی که ظاهر میسازند همگی از عناصر کوچکی به اسم سلول ساخته شده اند که ساختمان آن در جانوران و گیاهان تقریباً به یک نوع است. علمی که مبنای آن بر تحقیق کیفیات سلولی است، سیتولوژی نامیده شده که اساس زیست شناسی جدید میباشد و در نیم قرن اخیر بواسطه ٔ تحقیقات و تجسسات دانشمندان بسط فوق العاده یافته و چون به اصل حیات بستگی دارد اهمیت زیاد پیدا نموده است، سلول در 1667 م. بواسطه ربرت هوک کشف گردیده و در 1824 م. دوتروشه آنرا چنین تعریف کرد: «سلولها عناصر مستقل و آزادی هستند که جمیع بافتهای جانوری و گیاهی را تشکیل داده و ممکنست کاملاً به یکدیگر چسبیده و یا فاصله ٔ بین آنها موجود باشد»... ساختمان سلول - سلولهای حیوانی از چهار قسمت، سیتوپلاسم، سانتروزوم و هسته و شامه سلولی درست شده اند. (از جانورشناسی عمومی فاطمی صص 4- 6). یاخته. (فرهنگستان). سلولها بر چند نوع هستند:
1- سلولهای ترشح کننده.
2- سلولهای آنکس
3- سلول ابتدایی.
4- سلولهای ابتدائی پوست.
5- سلولهای ابتدایی استوانه ٔ مرکزی.
سلولهای دیگر به اسم سلول مادر، سلول مجرا، سلول معبر، سلول مولد، سلول غده، سلول همراه نیز وجود دارد. رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 32، 176، 143، 287، 289، 288، 291، 296، 321، 436، 461، 476، 478، 479، 466، جانورشناسی عمومی ص 202 ج 1 ص 5. و رجوع به یاخته شود.


مجموعه

مجموعه. [م َ ع َ] (ع ص) جمع شده و گرد آمده و گردآورده و فراهم آمده. (ناظم الاطباء).
- مجموعه ٔ کلام، حاصل کلام. مختصر کلام. (ناظم الاطباء).
- مجموعه ٔ گل، انبوهی از گل. گلستان. باغچه ٔ گل:
چون صبا مجموعه ٔ گل را به آب لطف شست
کج دلم خوان گر نظر بر صفحه ٔ دفتر کنم.
حافظ.
شرح مجموعه ٔ گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست.
حافظ.
در کنار بوستان مجموعه ٔ رنگین گل
صائب از اوراق دیوان تو یادم میدهد.
صائب.
|| (اِ) مخزن. (ناظم الاطباء). خزانه. گنجینه:
بدست آوریدند مردی شگرف
که مجموعه ای بود از آن جمله حرف.
نظامی.
ای یار غار و سید صدیق و راهبر
مجموعه ٔ فضائل و گنجینه ٔ صفا.
سعدی.
ابروی دلارایت مجموعه ٔ زیبایی
مجموع چه غم دارداز من که پریشانم.
سعدی.
|| جُنگ. دفتری که در آن مطالب متنوع و مختلف گرد آورند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و این سخن را مجموعه ای است که آن را کلیله و دمنه خوانند. (کلیله و دمنه).
خاطر به دست تفرقه دادن نه زیرکی است
مجموعه ای بخواه و صراحی بیار هم.
حافظ.
|| تمام و همه و همگی. || محل اجتماع. || توده و جماعت. || مجلس و انجمن. (ناظم الاطباء). || سینی را گویند و آن ظرفی باشد مدور و کلان که در آن پیاله ها و مانند آن نهند. (آنندراج). مجمعه و طبق. (ناظم الاطباء). سینی بزرگ. تشت خوان. قسمی سینی بزرگ مدور مسین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجمعه شود. || یک قسم خوشبوی مرکبی. (ناظم الاطباء). معروف است از ادویه به نزدیک اهل بصره و آن انواع روغنهاست که به هم جمع کرده باشند چون خیری و دهن الغار و روغن هسته ٔ زردآلو... و قدری جند بیدستر و اندکی مشک اضافه کنند و بجوشانند. (ترجمه ٔ صیدنه). || (اصطلاح ریاضی) دسته ای از نقاط یا اعداد که دارای خواص مشترکی باشند یا در شرایط معینی با هم ارتباط داشته باشند، مثلاً گویند: مجموعه ٔ اعداد حقیقی، مجموعه ٔ نقاط یک خط، مجموعه ٔ دوایر، مجموعه ٔ توابع. (فرهنگ فارسی معین). از اواخر قرن نوزدهم هر گروه مشخص از اشیاء دو بدو متمایز را مجموعه وهریک از آن اشیاء را یک عضو این مجموعه گویند که ممکن است اعداد با همه ٔ گوناگونیهای آنها، نقاط، بردارها، اشکال، معادلات، توابع و غیره باشند. در صورتی که شماره ٔ اعضای یک مجموعه محدود باشد، آن مجموعه را محدود خوانند، مانند مجموعه ٔ مقسوم علیه های یک عدد صحیح و در صورتی که این شماره نامحدود باشد، مجموعه رانامحدود خوانند مانند مجموعه ٔ مضربهای یک عدد، عضویت یک مجموعه را به صورت A ه a نمایش می دهند و آن را چنین می خوانند: a عضو A است، یا a به A تعلق دارد. قراردادهای دیگری برای اجرای اعمال ریاضی در مجموعه هایا روابط آنهابا یکدیگر هست، از جمله Aa B، یعنی هر عضو A عضو B است. اگر BaA باشد آن گاه B-A را متمم B نسبت به A خوانند. نظریه ٔ مجموعه ها از مباحث مهم ریاضی جدید است. (از لاروس و ریاضی آنالیز دکتر مصاحب).

فرهنگ فارسی هوشیار

سلول

واحد ساختمانی بدن جانداران موجودات زنده و صفاتی که ظاهر می سازند همگی از عناصر کوچکی باسم سلول ساخته شده اند که ساختمان آن در جانوران و گیاهان تقریباً به یک نوع است


فیلم مجموعه ای

فیلم تالیفی بنگرید به فیلم تالیفی

فرهنگ معین

سلول

یاخته، عنصر اصلی بدن در موجودات زنده، حجره، اتاق کوچکی که زندانی در آن نگهداری می شود. [خوانش: (س لُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

سلول

کوچک‌ترین واحد سازندۀ بدن موجود زنده که می‌تواند به‌طور مستقل عمل کند، یاخته،
زندان یک‌نفری،

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سلول

یاخته

مترادف و متضاد زبان فارسی

سلول

یاخته، بند، حبس، زندان، محبس

فارسی به عربی

سلول

خلیه

واژه پیشنهادی

علم بررسی سلول ها

یاخته شناسی

معادل ابجد

مجموعه ای از سلول ها

315

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری