معنی مجموعه شعر باستانى پاریزى
حل جدول
یاد و یادبود
باستانى پاریزى
نویسنده اثر هشتالهفت
کتاب شعر باستانى پاریزى
یاد و یادبود
مجموعه مقالههاى باستانى پاریزى
اژدهاى هفت سر
مجموعه مقاله هاى باستانى پاریزى
مار در بتکده کهنه
اثر باستانى پاریزى
کلاه گوشه نوشین روان
مجموعه مقاله هایی ازمحمدابراهیم باستانى پاریزى
اژدهاى هفت سر
اثرمحمد ابراهیم باستانى پاریزى
شاهنامه آخرش خوش است
کتابى از باستانى پاریزى
اژدهاى هفت سر
اثر محمد ابراهیم باستانى پاریزى
تن آدمى شریف است
اثرى از محمد ابراهیم باستانى پاریزى
اژدهاى هفت سر
فرهنگ فارسی آزاد
شِعْر- شَعْر، (شَعَرَ- یَشْعُرُ) شعر گفتن (سرودن)، شعر خواندن،
فارسی به عربی
اغنیه، شعر، قافیه، قصیده
لغت نامه دهخدا
شعر. [ش ُ] (ع مص) شَعْر. (ناظم الاطباء). شعر نیکو گفتن. (از اقرب الموارد). رجوع به شَعْر شود.
شعر. [ش ِ] (ع مص) شَعْر. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شعر نیکو گفتن. (منتهی الارب). شعر گفتن هرچه باشد. (آنندراج). و رجوع به شَعْر شود. || چیره شدن به شعر بر کسی. (ناظم الاطباء). || دریافتن و دانستن. (آنندراج) (غیاث اللغات). دانستن. (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی). دانستن از طریق حس. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به شَعْر شود.
معادل ابجد
1468